واتس اپ و ایتا: ۰۹۰۵۶۶۴۹۷۰۷
aspgas400@gmail.com
تلفن گویا: 02171057710
شنبه تا چهار شنبه 8 تا 16
انتقال گاز به اروپا؛ ایران جایگزین روسیه در بحران اوکراین یکی از مهمترین موضوعاتی که برای رهبران سیاسی کشورهای اروپایی دغدغه ایجاد کرده بود انتقال گاز روسیه به کشورهای اروپایی بود.
درحالیکه روسیه در حدود۴۰درصد گاز اتحادیه اروپا را تأمین میکند بیم این وجود داشت که با حمله روسیه به اوکراین و مخدوش شدن رابطه کشورهای اروپایی با روسیه این کشور از اتفاق بهعنوان یک اهرم برای تحت فشار قرار دادن کشورهای اروپایی استفاده کند.
به همین دلیل تحلیلگران سیاسی در کشورهای غربی در تحلیلهای خود به دنبال کشوری هستند که بتواند جایگزین مناسبی برای انتقال گاز روسیه به اروپا باشد. نامهای زیادی نیز مطرحشده که ایران یکی از این نامهاست. برای بررسی این موضوع با دکتر بهمن آرمان اقتصاددان گفتوگو کرده ایم.
گمانهزنیها از مطرحشدن موضوع ایران و اوکراین در مذاکرات وین و نقش روسیه در این زمینه خبر میدهند. ایران چه نقشی میتواند در بحران کنونی در اوکراین داشته باشد؟
در روزهـــای اخیـــر رسانهها و کارشناســـان خــارجی مطالب زیــادی را دربـــاره ارتباط برجام و موضوع اوکـراین مطرح کردهاند.کشورهای اروپایی نمیتوانند بــرای همیشه به روسیه اعتمـاد کنند. آمریکا نیز تمــایل به این ارتباط ندارد.
ساخــــت خط لوله نورد استریـم۲ که گاز طبیعی روسیه را از زیردریای بالتیک به آلمان منتقل میکند و میـــزان وابستگی فعلی اتحادیه اروپا به گاز طبیعی روسیه که در حدود۳۰ درصد است را افزایش میدهد.شرایط به شکلی است که کشورهای اروپایی شیر گاز خود را که به آن نیاز زیادی نیز دارند در اختیار کشوری قرار دادهاند که قابلاعتمــاد نیست و هرلحظه ممکن است تصمیمی بگیرد که کشورهای اروپایی و آمریکا را تحتفشار قرار بدهد.
آمریکا نیز بهرغم اینکه تکنولوژی های جایگزین نفت و گاز جهان را در اختیار دارد اما همواره از جایگزین شدن انرژیهای جدید بهجای نفت و گاز جلوگیری کرده است. دلیل این موضوع نیز این است که در شــرکتهای آمریکا در خاورمیانه سرمایهگـــذاریهای سنگینی در بخشهای نفت و گاز انجام دادهاند. بهعنوانمثال شرکت آرامکو که در روز حدود۱۰ میلیون بشکه نفت تولید میکند یــک شرکت مشترک بین آمریکا و عربستـــان سعودی است. قطر که دارای حوزه مشترک گازی در پارس جنوبی با ایران است قراردادهایی را با شرکتهای آمریکایی بسته که بهجای اینکه گاز طبیعی در این منطقه مورداستفاده قرار بگیرد به گاز مایع تبدیل شود و در کشــورهای دیگر مورداستفاده قرار بگیرد. کارشناسان غربی در روزهای اخیر به تحلیل این وضعیت پرداختهاند و تلاش کردند از جایگزینهای احتمالی گاز روسیه نام ببرند. بهعنوانمثال از حوزه گازی نام بردند که بهتازگی در شرق دریای مدیترانه کشف شده است.
در این زمینه از کشورهایی مانند مصر،اسرائیل و حتی جمهوری آذربایجان نامبرده شد.این در حالی است که جمهوری آذربایجان نیز به دلیل اینکه تحت نفوذ روسیه است نمیتواند شریک مطمئنی برای کشورهای اروپایی باشد. نکته مهم این است که کارشناسان غربی از ایران نیز بهعنوان یکی از کشورهای احتمالی جایگزین نام بردند.
ایران در چه شرایطی میتواند بهجای روسیه گاز کشورهای اروپایی را تأمین کند؟
ایران پس از روسیه دارای بیشترین ذخایر گاز طبیعی در جهان است. اگر اکتشافات جدید با تکنولوژیهای جدید انجام بگیرد و ممنوعیت روسیه برای برداشت گاز طبیعی ایران که دارای حوزههای مشترک با جمهوری آذربایجان است ادامه پیدا کند در عمل ایران بهعنوان بزرگترین کشور دارای ذخایر گاز طبیعی جهان قلمداد خواهد شد.
قبل از انقلاب در ایران دولت وقت میدانست که شوروی سابق قصد دارد که از طریق گاز طبیعی خود کشورهای اروپایی را تحتفشار قرار بدهد. به همین دلیل توافقاتی با شوروی صورت گرفت که گاز طبیعی ایران که در آن زمان بیشتر در خوزستان، بوشهر و پارس جنوبی قرار داشت را آستارا به شوروی سابق تحویل بدهد و شوروی از طریق شبکههای خود گاز ایران را به کشورهای اروپایی تحویل بدهد.بااینوجود روسیه دو اقـــدام مهم را برای تقویت هژمونی خود در زمینه گاز طبیعی انجام داد.
نخســت اینکه در دولتهای سازندگی و پسازآن اصلاحات در ایران تلاشهایی انجام گرفت که خط لوله گاز بسیار بزرگ شماره ۶ از عسلویه آغاز شود و پسازآن از استان کهگیلویه و بویراحمد و شمال خوزستان عبور کند و پس از گذشتن از استانهای ایلام، کردستان و آذربایجان غربی درنهایت در بازرگان گاز ایران را به ترکیه ارسال کنند تا ازآنجا به کشورهای اروپایی ترانزیت شود.این اقدام میتوانست درآمد بسیار بالایی برای گاز ایران و همچنین برای ترانزیت ترکیه به همراه داشته باشد.
اگر قصد داشته باشیم مقایسهای در این زمینه انجام بدهیم میزان صادرات گازی که از طریق خط لوله نورد استریم۲ روسیه به کشورهای اروپایی تحویل میدهد رقمی بالغبر۸۰ میلیارد دلار در سال است. این در حالی است که گاز طبیعی قابلانتقال ایران از عسلویه و خط شماره۶ از مبلغی بیشتر از رقم انتقالی روسیه به اروپا است.قطر لوله گاز انتقالی ایران نسبت به خط لوله نورد استریم۲ بیشتر است که با هزینه بسیار زیادی از زیردریا کشیده شده است.
روسیه به دلیل نفوذی که روی ایران دارد تاکنون اجازه نداده خط لوله شماره ۲ ایران ساخته شود. اطلاعات پراکندهای وجود دارد که این خط لوله در منطقه کوپال در شرق اهواز که یک منطقه نفتی است متوقفشده است.بر اساس اطلاعاتی که شرکــت گاز ایران منتشر کرده این خط لوله از شمال خوزستان عبور کرده و تا کردستان نیز ادامه پیداکرده است. با اینوجود روسیه به دلیل نفوذی که در این زمینه دارد مانع از کامل شدن این خط لوله که در حدود۴۰۰ کیلومتر باقیمانده شدهاند.
چرا روسیه مانع از کامل شدن این خط لوله شده است؟
روسیه در مذاکرات وین نقش بیشاز اندازهای پیدا کرده و در مواردی مشاهدهشده که مذاکراتی انجامشده و یا قرار است انجام شود که روسیه با کشورهای اروپایی در حال مذاکره هستند. این در حالی است که ایران موضوع اصلی مذاکرات وین است. ما نباید از این نکته غافل شویم که منافع روسیه در ادامه تحریمهای ایران است.
در حوزه گازی پارس جنوبی فاز ۱۱ دارای اهمیت است.در فاز ۱۱ ال ان جی یعنی گاز مایع تولید میشود. میزان تولید این فاز در حدود یکدوم میزانی است که قطر در این حوزه تولید میکند و به کشورهای جهان صادر میکند.به همین دلیل دارای گاز کافی نیست که بتواند به کشورهایی مانند عربستان سعودی،امارات متحده عربی و سایر کشورهای دیگر صادر کند. به همین دلیل عربستان در دولت اصلاحات این پیشنهاد را به ایران داده بود که بهجای اینکه ایران گاز خود را به کشورهای اروپایی صادر کند آن را به عربستان صادر کند.البته این درخواست درزمانی مطرح شد که رابطه ایران و عربستان حسنه بود و هنوز اتفاقاتی رخ نداده بود که رابطه دو کشور باهم قطع شود.بههرحال کشورهایی مانند عربستان دارای ذخایر گاز طبیعی نیستند.
به همین دلیل نیز ما در زمانی که آقای زنگنه بهعنوان وزیر نفت فعالیت میکردند قرارداد انتقال گاز ایران به امارات متحده عربی را داشتیم که به قرارداد کرسنت معروف شد. قراردادی که در حال حاضر به یک پرونده جنجالی سیاسی همراه با فساد مالی گسترده تبدیلشده است. در سالهای اخیر عمـــان مذاکرات جدی را با ایــران بــرای انتقال گاز ایـــران از زیـــردریا به عمان دنبال میکند که هنوز این امر محقق نشده است. در شرایط کنونی فرضیههایی که عنوان میکند کشورهایی مانند اسرائیل،مصر،الجزایر و میدان گازی جدیدی که در شرق مدیترانه کشفشده نمیتواند جایگزین مناسبی برای انتقال گاز روسیه به کشورهای اروپایی باشد.
ایران چگونه میتواند خود را بهعنوان جایگزین روسیه در انتقال گاز به اروپا معرفی کند؟
تنها کشوری که میتواند جایگزین مناسبی برای روسیه در این موضوع شود ایــران است. به همین دلیل ایران میتواند از این موضوع بهعنوان یک برگ برنده در مذاکـــرات وین استفاده کند.البته اگر روسیه چنین اجازهای به ایران بدهد که این موضوع را بهعنـوان یک موضوع محــوری در مذاکرات وین مطـــرح کند. فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی است کــه در آن گاز مایع تولید میشود و در دولت اصلاحات قراردادی نیز با شرکت توتال فرانسه امضا شد که نیازمند تکنولوژیهایی است که تنها در اختیار چند کشور قرار دارد.کشورهایی مانند ایتالیا،آمریکا و فرانسه تنها دارای این تکنولوژی هستند.
این فاز میتواند طرف مدت دو تا سه سال راهاندازی شود و بخش قابلتوجهی از ال ان جی یا گاز مایع کشورهای اروپایی را تأمین کند.از طرف دیگر اگر ایران بتواند بر خواستههای روسیه غلبه پیدا کند که خطر لوله شماره۶ ایران تکمیل شود ایران قادر خواهد بود گاز موردنیاز کشورهای اروپایی را از طریق ترکیه در عمل تأمین کند. ایران حتی میتوان سهمی برابر با سهم فعلی گاز روسیه در اتحادیه اروپا داشته باشد. پیشنهاد من در این زمینه این است که شرکت توتال فرانسه که یکی از شرکتهای طرف مذاکره ما در وین است موظف به اجرای فاز۱۱ پارس جنوبی شود و از طرف دیگر کشورهای اروپایی روسیه را تحتفشار قرار بدهند تا ایران بتواند خط لوله شماره۶ خود را که قابلیت انتقال میزان زیادی گاز طبیعی به اروپا دارد را بهعنوان یک برگ برنده مورداستفاده قرار بدهد.
اگر این موضوع در مذاکرات مطرح شود بهصورت طبیعی کشورهای اروپایی از قـــدرت لازم برخوردار هستند کـه روسیه را تحتفشار قرار بدهند. در عمل نیز مشاهده کردیم با فشار کشورهای اروپایــی و آمریکا درنهایـــت روسیــه نیروهای نظامــی که در مرز اوکراین مستقر کــرده بود را به کشور خود بازگردانــد و از حمله به اوکراین چشمپوشی کرد.
ایران در چه شرایطی میتواند به اهــداف خود در مذاکرات وین دست پیدا کند؟
در ظاهر گفته میشود که ایران در مذاکــرات به دنبال برداشته شدن تحریمهاست. با اینوجود به این نکته اشاره نمیشود که ایران کشوری است که صادرکننده مواد خام به جهــــان است و به دلیل تحریمها قدرت و توانایی این را ندارد که علیرغم اینکه بزرگترین تولیدکننده زعفران جهان است آن را با برند خود به بازار جهانی عرضه کند. ما برای حفظ تمدن۱۰هزارساله ایران ناچار هستیم با توجه به تکنولوژیهایی که فعلاً فقط در اختیار کشورهای غربی است بین۵ تا۷ میلیارد مترمکعب آب از دریا شیرین سازی و به فلات مرکزی ایران منتقل کنیم.تاریخ خاورمیانه نیز نشان داده که براثر خشکسالی های مداوم برخی از تمدنها از بین رفتهاند. به همین دلیل خشکسالی که امروز کشور را شدیدا تهدید میکند میتواند به موجودیت فیزیکی ایران آسیب بزند.
سرنوشت آینده ایران به مذاکرات هستهای گرهخورده است. در شرایط کنونی ایران در لابهلای چرخهای روسیه و چین و کشورهای غربی گیرکرده است.ایران کشوری است که دارای یک موقعیت استثنایی در زمینه ترانزیت است.برخی از کارشناسان برجسته بینالمللی عنوان میکنند که چنانچه موقعیت ترانزیتی ایران در حال احیا شدن باشد و از بندر چابهار به آسیای میانه و از طریق بندر امام به مرز بازرگان متصل شود که دروازه ورود به اتحادیه اروپا است در عمل کانال سوئز از حیزانتفاع میافتد. به همین دلیل آنچه در ماجرای پرونده هستهای مانند گوشت سر سیخ است منافع ملی است که در حال از بین رفتن است.
اگر ما بخواهیم از موقعیت ترانزیتی خود استفاده کنیم روسیه آن را برنمیتابد. از سوی دیگر کشورهای عربی نیز شاید ازنظر اقتصادی از این تغییر استقبال کنند اما کشوری مانند مصر دوست ندارند موقعیت ترانزیتی که بهواسطه کانال سوئز دارد را به ایران منتقل کند.چینیها نیز به دنبال منابع غنی افغانستان هستند که در شرایط کنونی در اختیار طالبان قرارگرفته است.در این زمینه،چینیها حتی حاضــر هستنــد با گروهای که هیچکس آنها را به رسمیت نشناخته وارد مذاکره شوند تا جاده ابریشم را بهجای اینکه از مسیر سنتی خود یعنی ایران عبور بدهند به سمت افغانستان و پاکستان بکشانند تا منافعشان تأمین شود.من معتقدم آنچه دیپلماسی ما به آن توجه نمیکند منافع ملی است.